۸ مؤلفه شفافیت در حاکمیت | هدف اسلام از شفافیت پاسخگویی مسؤولان است
به گزارش خبرنگار سیاسی خبرگزاری رسا، مناظره نقش شفافیت در کارآمدی مجلس شورای اسلامی با حضور حجج اسلام و المسلمین دکتر سیدمحمد حسین هاشمیان مدیر کل مطالعات راهبردی دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و دکتر کریم خان محمدی مدیر گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقرالعلوم(ع) به همت خبرگزاری رسا در سالن نشستهای این خبرگزاری برگزار شد که گزارش بخش اول آن تقدیم مخاطبان می شود:
دکتر استادیان دبیر علمی مناظره:
انتخابات مجلس شورای اسلامی نزدیک است و یکی از مقاطع اثرگذار و مهمی است که میتواند حداقل برای چهار سال آینده سرنوشت کشور را مشخص کند.
وظیفه همه نخبگان و اهالی رسانه است مباحثی که در حوزه مجلس شورای اسلامی مطرح میشود را به بحث و بررسی بگذاریم و در فضای نخبگانی مورد توجه قرار گیرد. بحثهای اختلافی در تضارب آراء تقویت شود و خلأ بعضی از مباحث گرفته شود تا بتواند در عرصه سیاسی و اجتماعی کلان کشور اثرگذار باشد.
شفافیت از مباحث مهمی است که درباره مجلس شورای اسلامی مطرح است؛ شفافیت سالهای سال است که مورد مناقشه و بحث نخبگان و افرادی است که در درون مجلس شورای اسلامی قرار گرفتهاند.
هم کنشگران سیاسی از زاویه عملکردی به این زاویه پرداختهاند و هم اهالی نظر از حیث تطبیقی و آثاری که بر این بحث مترتب است به آن پرداختهاند. البته میدانید که سرنوشت این مباحث نتیجه خاصی را نداشته است.
به دلیل نبود شفافیت لازم و کافی در مجلس شورای اسلامی که البته دارای طبقهبندی است، رفتار نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مواقع مختلف بویژه هنگام رأی دادن شکلهای مختلفی دارد؛ رأی نمایندگان و علاوه بر آن، عملکرد نمایندگان به صورت شفاف و دقیق مشخص نیست.
برخی اشکال میکنند که مجلس شورای اسلامی خانه ملت است و ملت باید نسبت به آن چیزی که در صحن مجلس میگذارد محرم باشند. این محرمیت اعم از رأی نمایندگان مجلس، مأموریتهای خارج از کشور و بحثها و نظرها در بعضی کمیسیونها یا فراکسیونها است.
از اساس بحث شفافیت در سایر امور کشور هم مانند مباحث مالی، قراردادهای اجرایی در حوزه شهرداریها و دولت از مباحثی است که مطرح میشود و مورد توجه قرار میگیرد.
در این مناظره حجتالاسلام والمسلمین دکتر هاشمیان دبیر شورای راهبری دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم و حجتالاسلام والمسلمین دکتر خان محمدی مدیر گروه مطالعات فرهنگی و ارتباطات دانشگاه باقر العلوم در این موضوع خاص مناظره جدی را در ساحت علمی خواهند داشت.
با توجه به اهمیتی که حوزه مباحث آزاد اندیشی و تضارب آراء دارد و تأکیدی که رهبر معظم انقلاب روی این بحث دارند قالب مناظره را انتخاب کردیم تا در یک فضای چالش علمی مباحث علمی به بلوغ لازم برسد.
در این مناظره چهار زمان بیست دقیقهای از اساتید استفاده خواهیم کرد؛ در پایان هم از پرسش و پاسخ حاضران در جلسه استفاده خواهیم کرد. زمان اول را با محور چیستی و چرایی شفافیت در مجلس شورای اسلامی و در بخش دوم چگونگی تحقق، موانع و راهکارهای ایجاد شفافیت برای تحقق کارآمدی را مورد بحث و نظر قرار میدهیم.
در بحث شفافیت علاوه بر این دو محور کلان، سئوالات دیگری هم وجود دارد؛ مانند مؤلفهها و شاخصههای شفافیت در مجلس شورای اسلامی چیست؟ مبانی دینی مرتبط با بحث شفافیت کدام است؟ موانع شفافیت در مجلس شورای اسلامی چیست؟ نقش حوزه علمیه در تبیین و ترویج و تبلیغ شفافیت در حوزه مجلس چیست؟
حجتالاسلام والمسلمین دکتر خانمحمدی:
قال امیر المؤمنین علی (ع) «العاقل اذا تکلم بکلمةٍ أتبعها حکمةً و مثلاً، و الأحمقُ اذا تکلم بکلمةٍ أتبعها حلفا» عاقل زمانی که سخنی میگوید دنبالش استدلال میآوررد، حالا این استدلال عقلی باشد حکمت، یا استدلال تجربی و شواهد بیاورد که حضرت تعبیر مثل دارد، اما احمق زمانی که حرفی میزند، توقع دارد که مخاطب آن را بدون دلیل بپذیرد، بنابراین به مقدسات چنگ میزند و قسم یاد میکند. بنابراین ما یک جامعه استدلال محور و عقلانی و یک جامعه احساسی داریم که از تقدسات مایه میگذارد.
امیر المؤمنین علی(ع) همواره خود را در معرض سؤال قرار میداد و به عنوان حاکم جامعه اسلامی دعوت میکرد «سلونی قبل ان تفقدونی»؛ این فقط جنبه علمی نیست، در همه امور از من سؤال کنید، من پاسخگو هستم، یعنی من به صورت شفاف همه چیز را بیان میکنم.
بنابراین شفافیت یعنی تصمیمات یک حاکم یا مسؤول در معرض دید باشد، به نحوی که امور مربوط به حوزه عمومی، خصوصی نشود. البته هر کسی حوزه خصوصی ویژه خود را دارد، اما فرد مسؤول اموری که به حوزه عمومی مربوط است، تصمیماتی که در سرنوشت دیگران تأثیر دارد را نمیتواند مخفی کند.
مردم باید بتوانند مبنای تصمیم یک نماینده یا حاکم را بشنوند و بدانند؛ اگر حاکم یا نماینده مجلس بگوید که مبانی تصمیم من به شما مربوط نیست، وظیفه شما رأی دادن بود و من تصمیم میگیرم، این یک نوع دیکتاتوری است؛ دیکتاتورها شاید نخست با رأی مردم سر کار بیایند، ولی بعد مستبد شوند.
شفافیت امر مبارکی است و همه امور باید شفاف باشد؛ البته شفافیت فقط به مرحله رأی نماینده منحصر نیست، فرآیندی است که از ابتدای کاندیداتوری شروع میشود تا انتها و حتی بعد از اتمام دوره مجلس نیز ادامه دارد. ممکن است نماینده در چهار سال خود زیست آرامی داشته باشد اما بعد معلوم شود که چه کارهایی کرده است.
همه افرادی که در یک نظام اسلامی مسؤولیت میپذیرند، به تمام معنا باید مسؤول باشند؛ نظریه مسؤولیت اجتماعی با آزادی منافات ندارد؛ همگان برای حرف زدن آزاد هستند، ولی بعد از اینکه حرف زدند باید مسؤول حرف خود باشند؛ اگر شکایتی شد باید مبنای حرف خود را بیان کند؛ یعنی حرفش بزن و در رو نباشد.
در احصاء مؤلفههای شفافیت نگاهم سیستمی است؛ جامعه یک سیستم است؛ ما نمیتوانیم یک بخش را دیده و بخشهای دیگر را نبینیم؛ الان موضوع ما مجلس شورای اسلامی است، اما مجلس شورای اسلامی یک خرده سیستم نظام اسلامی است؛ بنابراین صحبتهای من درباره تمام عناصر است. شما نمیتوانید یک بخش را اصلاح کنید و بقیه بخشها اصلاح نشود.
یکی از مؤلفههای اصلی شفافیت قانونگرایی است، به واقع مجلس باید در رأس امور باشد و اگر قانونی به تصویب رسید، همگان یعنی از رأس حکومت تا طبقات پایینتر باید به آن عمل کنند؛ در سیره رسول الله(ص) و امیر مؤمنان نیز دیده میشود که در برابر قوانین الهی با دیگران فرقی ندارند؛ امام علی(ع) به دادگاه میرود و با فرد دیگری در مقابل قانون قرار میگیرد؛ رسول اکرم (ص) نیز مانند دیگر مردم نماز میخوانند.
بنابراین بعد از وضع قانون همگان باید به آن عمل کنند و همه در برابر قانون برابر باشند. این در شفافسازی اصل است. اگر اینگونه نباشد نمیتوانیم به سمت شفافسازی حرکت کنیم.
دومین مؤلفه پاسخگویی است؛ حاکم باید پاسخگو باشد؛ ما باید گفتمانسازی کنیم تا مسؤولان خود را در معرض سؤال قرار دهند، نه اینکه یک عده خبرنگار را جمع کنند و به آنها سؤال بدهند؛ سئوال کننده باید آزاد حرف بزند. این یک شاخص است که حاکم به مردم و خبرنگاران میگوید که سلونی قبل ان تفقدونی.
حضرت امیرمؤمنان علی (ع) در ماجرایی یک جمله طلایی فرمودند که «دَعُوهُ وَلاَ تَعْجَلُوهُ فَإنَّ الطّيشَ لاَ يقُومُ بِهِ حُجَجُ اللهِ وَ لاَ بِهِ تَظْهَرُ بَراهينُ اللهِ» با کم خردی و خفه کردن دیگران حجتهای الهی اقامه نمیشود؛ جملات امیر مومنان باید مبنای ما به عنوان صاحبان حکومت علوی باشد؛ بعد حضرت با محبت فرمود «با هر زبانی میخواهی از من بپرس، هر آنچه که در قلب داری اظهار کن، من پاسخگو هستم و جواب میدهم؛ یک طوری جواب میدهم که هیچ شبههای بر آن وارد نشود» معنای شفافسازی این است؛ اگر شبهات پاسخ داده نشود و مردم در جهل باشند، دشمن میشوند و از طرفداران نظام کاسته میشود.
وقتی حضرت علی (ع) میفرماید «یک طوری جواب میدهم که آنها که در چرت زدن و خیلی ضعیف هستند نیز بفهمند» یعنی اینکه اگر به گونهای بگوییم که تنها نخبگان بفهمند اشتباه است؛ مبنای حکومت امیر مؤمنان رضای عامه است، میگوید که اگر اکثریت مردم از ما راضی شوند، خواص را نمیشود راضی کرد، اما برخی فقط به فکر راضی کردن خواص هستند.
سومین مؤلفه عدالت محوری است؛ یعنی همه باید در برابر قانون مساوی باشند و هیچ کس از رانت برخوردار نباشد. اشتباه است بگوییم نماینده مجلس اگر خلاف هم انجام دهد، مادام که نماینده است مصون است؛ الان فلان نماینده متخلف و متهم است، فردا در مجلس میآید و باز هم قانونگذاری میکند و باز هم درباره مبارزه با فساد مسؤولیت میگیرد؛ نماینده باید در اظهار عقیده، بیان و قانونگذاری مصونیت داشته باشد، نه اینکه تخلف آشکار کند، این خلاف بین است.
برای مثال اگر کسی دزدی کرده است، طبق اصول دین باید محاکمه شود، رییس جمهور، رهبر یا هر کسی باشد؛ میبینیم که حضرت علی(ع) به دادگاه میرود؛ پیامبر اکرم(ص) موقعی که نماز واجب میشود همه چیز را انجام میدهد. شما دیدهاید که امام یا پیامبر بفرماید که چون من امام یا پیامبر هستم چنین خلافی را میتوانم انجام دهم؟ ایشان اتقی از همه بودند؛ اگر بخواهیم عدالت اجرا شود باید آن را برای همگان گفتمانسازی کنیم.
در مبارزه با رانت نیز هر جا رانتی وجود داشته باشد، به حتم رانتخوار هم پیدا میشود؛ این غیر از مبارزه با فساد است؛ در کشور باید رانت و امتیاز را ریشهکن کنیم؛ جبران آری، رانت نه.
پدری از خانواده شهید شده است؛ ما باید خلأ این خانواده را پر کنیم؛ نمیشود شما خانواده شهید را رها کنی و بگویی که اگر چیزی بدهم امتیاز است. باید جبران کنید؛ شما داستان حضرت علی (ع) و همسر شهید را شنیدهاید.
اما رانت چیزی است که خلفا انجام میدادند، میگفتند هر کس سابقه رزمندگی دارد به او زمین میدهیم؛ اسم این کار اقطاع بود، اسب را میدواند و میگفت اسب یا تیرت تا هر جا رفت، این زمین برای تو. بنابراین قشری که بیست سال پیش رزمنده بوده، الان یک طبقه ثروتمند شده است، چون امتیاز گرفته است؛ نباید اینطور باشد؛ حضرت علی (ع) میفرماید «هر کس از اقتطاعات بهرهمند شده است همه را پس میگیرم» باید امتیازات تمام اقشار را حذف کنیم و اینگونه امور اصلاح میشود.
مؤلفه پنجم مشارکتجویی است؛ مشارکتجویی مطالبهگری است؛ ما باید مردم را عادت بدهیم که حساس باشند؛ یعنی بپرسند، بخواهند، گاه به گاهی جلسه بگیرند، میزگرد بگیرند، از نماینده و وزیر بپرسند، در این زمینه باید گفتمانسازی کنیم؛ چنانچه مردم مطالبهگر نباشند، ذات انسانها پاسخگو نیست؛ قدرت میل به استبداد دارد، این یک اصل جامعهشناختی و یکی از اصول مسلم علوم سیاسی است.
رفق و مدارا مؤلفه دیگر است؛ نماینده باید مصونیت داشته باشد؛ اگر گفت که من به فلان جریان رأی دادم، یا در فلان موضوع با چنین استدلالی رأی دادم؛ مردم باید این را بدانند؛ حال اگر نپسندیدند بار دیگر به او رأی ندهند؛ اما نباید گروه فشاری باشد که هوچیگری کند که چرا رأی دادی؟ این با اصل قبلی منافات ندارد؛ اگر نماینده یا وزیر تخلف کرد باید به شدت با او برخورد شود؛ دزدی کرده است باید با شرایطی که در فقه هست مانند یک روستایی انگشتان او هم بریده شود، فرقی ندارد. این با آزادی بیان و رأی فرق دارد. نماینده آزاد است به هر چیزی رأی بدهد.
اثربخشی مؤلفه دیگری است؛ رسانهها باید گفتمانسازی کنند تا فرد شفاف مورد اقبال بیشتر مردم قرار بگیرد؛ آدمی که بدون ترس عقاید خود را شفاف میگوید، صداقت دارد، مردم استقبال بیشتر مردم باشد و تشویق شود تا دیگران نیز به شفافیت رو بیاورند.
مؤلفه بعدی عمومیت است؛ این را از ادبیات هابرماس الهام گرفتم که در ادبیات دینی هم داریم؛ عمومیت یعنی شفافیت برای همه نهادها؛ جامعه یک سیستم است، شدنی نیست که مجلس شورای اسلامی شفاف باشد اما دولت شفاف نباشد؛ مجلس میخواهد بر دولت نظارت کند، اگر وزیر شفاف نباشد آلودگی پیش میآید و سرایت میکند؛ عناصر سیستم نسبت به هم تأثیر دارند؛ اگر بگویید مجلس شفاف باشد اما شورای نگهبان شفاف نباشد هم شدنی نیست؛ باید شورای نگهبان هم شفاف باشد.
بویژه من درباره شفافیت شورای نگهبان درخواست دارم؛ عدهای رد صلاحیت میشوند و نمیدانند که چرا رد صلاحیت شده است؛ کارکرد بد آن این است که با افتخار سخنرانی میکند، و با افتخار میگوید «من کاندیدای رد صلاحیت شده هستم»؛ در حالی که قوانین باید چنان شفاف باشد که فرد بداند که چرا رد صلاحیت میشود و ثبت نام نکند.
مؤلفه تبیین شرح وظایف هم خیلی مهم است؛ خیلی از مردم شرح وظایف را نمیدانند؛ نماینده را به عدم شفافیت سوق میدهند؛ از نماینده توقع دارد که بیاید و کارهای اجرایی انجام دهد، نماینده را به سمت دروغ گفتن سوق میدهد، در حالی که وظیفه نماینده این امور نیست؛ این مورد هم نیاز به توضیح دارد.
دبیر علمی مناظره:
حجتالاسلام والمسلمین دکتر خانمحمدی در ابتدا شفافیت را تعریف کرد و بعد تقسیمی بین امور عمومی و خصوصی قائل شد و گفت امور عمومی باید شفاف باشد، و شفافیت نباید منحصر به امور نمایندگی باشد؛ از ابتدای شروع بحثهای تبلیغات تا زمانی که نمایندگی تمام شده است، باید شفافیت مد نظر باشد.
وی به نظریه مسؤولیت اجتماعی اشاره کرد که همگان آزاد هستند که حرف بزنند اما باید در موقع لزوم بتوانند از صحبت خود دفاع کنند و در ادامه هشت مؤلفه شفافیت با نگاه سیستمی را مؤلفههای قانونگرایی، پاسخگویی، عدالت محوری، مشارکتجویی و مطالبهگری، رفق و مدارا، اثربخشی، عمومیت و تبیین شرح وظایف عنوان کرد.
مصادیقی را هم به صورت عینی و انضمامی اشاره کرد که میشود مورد بحث و بررسی قرار گیرد؛ بعضی از نمایندگانی که تخلف آشکار داشتند و همچنان در مجلس حاضر هستند و بحثهای دیگری که در بخش دوم کاملتر استفاده خواهیم کرد.
حجتالاسلام والمسلمین دکتر هاشمیان:
برای تعمق بیشتر در مبحث شفافیت که موضوع این مناظره است، شفافیت به اصل حکمرانی و فلسفه حکومت بر میگردد. دو تلقی یا گفتمان داریم؛ یکی گفتمان دینی و اسلامی درباره حکومت و حکمرانی است و دوم گفتمان مدرن سکولار در حوزه حکومت و حکمرانی است؛ هر کدام از اینها تعریف ویژهای از قدرت و حکومت دارند؛ غایت و هدف متفاوتی را برای حکومت ذکر میکنند؛ ساز و کارها، ساختارها و مکانیزمهای متفاوتی را برای حکمرانی تعریف میکنند که برآمده از جهانبینی خاص، ایدئولوژی خاصی است.
در دیدگاه مدرن آخرین گفتمانی که در حوزه حکومت داریم، گفتمان «گود گاورننس یا حکمرانی خوب» است؛ در این گفتمان مبتنی بر تجربهای که مدرنیته دارد، از انقلاب فرانسه 1789 تا امروز که نزدیک 230 سال میگذرد، غرب انواع و اقسام حکومت را مبتنی بر مبانی مدرن تجربه کرده است؛ این حکومتها سرمایهداری و اقسام آن تا حکومتهای کمونیستی و سوسیالیستی بوده است.
این تجارب بر پایه تلقی خاصی از قدرت، حکومت، نگاه به انسان، نگاه به هستی، نگاه به خدا بوده است؛ به هر حال نگاه مدرن نگاهی است که در آن خدا در حوزه اجتماعی و سیاسی وجود ندارد؛ با چارچوب سکولاری که تعریف میشود، کلیسا به حاشیه رانده شده و در حوزه فردی، آن هم در حد محدود حق مداخله دارد.
در این فضا مبانی مدرن با آزمون و خطایی که در این 230 سال انجام شده است، به «حکمرانی خوب» رسیده است که بحث روز دنیا است و با یک نگاه پرکتیکال دارای مبانی است.
از منظر مدرن دوگانه آزادی و عدالت در این فضا تعیین کننده بوده است؛ وقتی گفتمان آزادی در یک حکومت غالب میشده است، ادعای حکومتهای لیبرالیستی و سرمایهداری ارجحیتبخشی در دوگانه آزادی و عدالت بوده است و مهمترین فیلسوف معاصری که این بحث را تئوریزه کرده «فردریش فون هایک» است که آزادی را به عنوان اصلی که حتی بر عدالت مقدم است ذکر میکند.
در گفتمانهای مقابل در فضای مدرن، گفتمان کمونیستی و گفتمان سوسیالیستی را داریم، آنها در مقابل آزادی و ارزش آزادی بر عدالت تأکید دارند.
در حال حاضر انواع و اشکال حکومتها را داریم؛ حکمرانی خوب سعی کرده است که فارغ از مناقشات ایدئولوژیک بین حکومتها، هشت شاخص ذکر کند که فرا از بحث آزادی و عدالت سعی کنید این هشت شاخص را به عنوان حکومت رعایت کنید که اگر رعایت کردید حکمرانی شما قابل قبول است. یک مبنای پراگماتیستی و عملگرایانه دارد و وارد مناقشات فلسفی و نظری نمیشود.
یکی از این هشت مورد شفافیت است که بحث ما هم هست؛ نخستین اصل آن مشارکت است که چون حجتالاسلام والمسلمین دکتر خان محمدی بیان کردند من جمع بندی میکنم. در حکمرانی خوب گفته میشود که یک مشارکت حداکثری از مردم باید باشد و خواست و اراده عمومی به وسیله ارکان حاکمیت مانند مجلس، قوه مجریه و قوه قضائیه نمایندگی شود.
شاخص دوم شفافیت است که به تفصیل در این جلسه به آن میپردازیم؛ شاخص سوم قانونگرایی است که باید عمل به قانون معیار قرار بگیرد تا مجلس هم در رأس امور باشد. پاسخگویی و مسؤولیتپذیری که یکی از شاخصهایی است که در غرب به عنوان شاخص حکمرانی خوب مطرح است.
اثربخشی و کارآیی، اینکه دولت کارآمد باشد و بتواند با اقل منابع به اهدافی که وعده داده است برسد؛ تعبیری که میگوییم دولت را گران اداره میکنیم، شاخصی است که در حکمرانی خوب به آن نقد میشود. شاخص بعدی عدالت و مساوات یا حقوق مساوی و وفاق عمومی است و در نهایت پاسخگویی که باید حاکمیت و حکومت نسبت به عملکرد خود پاسخگو باشد که در صحبتهای حجتالاسلام والمسلمین دکتر خان محمدی بود.
این شاخصها در بدو امر خوب است و در این حوزه هم کارهای زیادی شده است؛ پایاننامهها و رسالههایی تعریف و مقالاتی نوشته شده است و از منظر دینی در نهج البلاغه پرداخته شده است؛ برای مثال شفافیت در حکومت علوی، پاسخگویی در حکومت علوی، مساوات و عدالت و بحثهای دیگر.
منتها نکته مهم اینجاست که در هر کدام از اینها دچار خلط مشترک لفظی نشویم؛ بله ما هم به شفافیت، عدالت، مشارکت و پاسخگویی اشاره میکنیم، منتها معنای مراد ما عمیقتر و متعالیتر است و حتی با توجه به مبانی دینی ما ضمانت بالاتری برای اجرا دارد.
برای مثال در قانونگذاری یا قانونگرایی هم مبنای قانونگرایی و هم مبنای التزام به قوانین و هم مبنای تدوین قوانین از منظر دینی با منظر مدرن سکولار متفاوت است. آنجا بهترین قانون آن است که «پابلیک وود یا مصلحت عمومی» را ببیند و مصلحت جناحی و سیاسی را نبیند؛ بله ما این را میبینیم منتها در چارچوب مصلحت شرعی، مصلحت دینی.
«عَسى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئاً وَ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَكُمْ» شاید ما مصلحت خود را درست تشخیص ندهیم؛ ازاینرو مبنای شرع در این بحث وارد میشود. چون مناظره است و حجتالاسلام والمسلمین خان محمدی فراتر از شفافیت وارد بحث شدند، من هم خواستم که این را مطرح کنم.
نهایت اینکه فلسفه حکومت و غایت حکومت از منظر دینی و از منظر مدرن تفاوت ماهوی دارد؛ فلسفه و غایت دین از حکومت «الَّذينَ إِن مَكَّنّاهُم فِي الأَرضِ أَقامُوا الصَّلاةَ وَآتَوُا الزَّكاةَ وَأَمَروا بِالمَعروفِ وَنَهَوا عَنِ المُنكَرِ» است، منتها در غرب پایه توسعه است؛ میگویند که میخواهیم توسعه پیدا کنیم، نه اینکه ما نخواهیم توسعه مادی داشته باشیم، پیشرفت و تعالی با هم در حکومت دینی لحاظ میشود، بنابراین در حوزه فلسفه حکومت این را باید لحاظ کرد.
اما ساختار حکومتی که از منظر دینی طراحی و تدارک میشود با آن ساختار متفاوت است؛ دوگانه اصلی ساختار حکومت دینی «دولت ملت» نیست بلکه «امام امت» است؛ دوگانه اصلی در حکومت مدرن دوگانه «نیشن استیت» است.
نگاه به کارگزاران حکومت و عاملان حکومت در تئوریهای حوزه خط مشیگذاری و سیاستگذاری غربی (استوارت) دو نگاه و نظریه است؛ «نظریه خادمیت» و «نظریه عاملیت».
صریح میگوید نباید دولتمردان را خادم بدانیم؛ اینها شعار و وعده است؛ با نگاه انسانشناسی خاصی که ارائه میدهد میگوید شما باید ساز و کاری بچینید، تا در مقابل اینها که عامل منافع خود هستند بایستید؛ وقتی خرشان از پل گذشت وعدهها را فراموش میکنند و منافع حزبی و شخصی را بر منافع جمعی برمیگزینند؛ اساس این است که مصلحت جمع تأمین شود، بنابراین ساز و کاری بچینید که بتوانید اینها را کنترل کنید؛ خدا هم نیست و نگاه سکولار است.
بنابراین باید ساز و کار و مکانیزمی دیده شود تا این میل به عاملیت مهار شود؛ چه در مقام قانونگذار که نماینده باشد، چه در مقام کارگزار اجرایی و چه در سایر مناصب قضایی اینها عامل هستند و شما باید ساز و کاری برایشان مستقر کنید. در این ساز و کار و سیستمی که طراحی میکنید شفافیت و پاسخگویی جزو ارکان آن باشد، البته ارکان دیگری هم دارد.
اولین مؤلفه شفافیت است؛ تعریف علمی شفافیت «جریان آزاد اطلاعات و قابلیت دسترسی آسان برای شهروندان و آگاهی افراد جامعه از چگونگی اتخاذ و اجرای تصمیمات» است که اگر شفاف شد دیگر رانت و زد و بندی پشت صحنه باقی نمیماند که نماینده یا کارگزار دولتی یا قضایی با زد و بند منافع شخصی یا حزبی و سیاسی خود را تأمین کند.
این سیستم وقتی سکولار بود و خدایی نبود، درست و عقلانی است؛ حجتالاسلام والمسلمین دکتر خانمحمدی هم گفت که قدرت میل به استبداد دارد، وقتی که رد شد و نماینده، وزیر یا رئیس جمهور شد و سمت را به دست گرفت، فضای پاسخگویی و انجام وعدههایش فراموش میشود و ناخواسته میل به این سمت کم میشود.
برای اینها در گفتمان مدرن نظامی طراحی میکنیم و مفهومی دارد؛ در آنجا از استعاره «سیستمها و نظامهای شیشهای» استفاده میکنند؛ یعنی دیوار نیست بلکه همه جا شیشه است و آن طرف پیداست؛ هر جایی که شیشهای باشد انسان مراقبتهای جدیتری را بر رفتار و کردار خود دارد؛ پا را خطا بگذارد و دچار انحرافی شود، رسانهها، افکار عمومی، سریع متوجه میشوند.
در این فضا فرد مجبور است که شفافیت را بپذیرد، حتی اگر نخواهد؛ برای اینکه فضای اطلاعاتی و رسانهای به حدی توسعه پیدا کرده است که کوچکترین عملکردی به سرعت از طرف گروههای فشار نقد و بررسی میشود. گروههای فشار حزب و جریان سیاسی است که انتخابات را باخته است.
اینها کنترل و نظارت میکنند تا مشکلی در کار مسؤولان پیدا کنند و بتوانند در انتخابات بعدی و در مناقشات و مبارزات انتخاباتی از آنها استفاده کنند؛ ازاینرو مسؤولان حواسشان جمع است که این ابزارهای رسانهای و گروههای فشار، افکار عمومی را تحریک نکنند و در نهایت به نوعی شفافیت اگر هم اعتقاد نظری نداشته باشد، مجبور است که به سمت شفافیت برود. بنابراین درک فضای شفافیت و گفتمان حکمرانی خوب مدرن برای ما خیلی پیچیده نیست، خیلی جاها این اتفاقات میافتد.
اما هیچ شک و شبههای نیست که اهمیت شفافیت از منظر دینی مضاعف است؛ اما توجه به این نکته که شفافیت در این گفتمان با چه عناصر دیگری تعریف میشود خیلی مهم است.
هدف اسلام از شفافیت چیست؟ در حدود و ثغور شفافیت یا حوزههایی که باید در آنها شفافیت داشته باشیم چیست؟ و ساز و کارها و سنجههایی که بر اساس آن باید شفافیت را تعریف کنیم و هم در عمل رصد و پیاده کنیم در این دو گفتمان متفاوت است.
اسلام از شفافیت به دنبال پاسخگویی است؛ دنبال عمل به وعدههایی است که به گونهای به گردن آن فرد تکلیف شده است؛ برای اینکه این نمایندگی یا کارگزاری را به تعبیر مولا، طعمه برای فرد نمیبینیم، بلکه یک مسؤولیت، ذمه و دین بر گردن او است.
برای رسیدن به هدف پاسخگویی باید ببینیم که مخاطبان این پاسخگویی چه کسانی هستند، یعنی باید به چه کسانی پاسخگو باشیم؛ از منظر غرب در گفتمان حکمرانی خوب شما باید برای پاسخگویی به افکار عمومی، مردم و کسانی که به شما رأی دادهاند شفافیت داشته باشید؛ ما هم این را قبول داریم، شما باید به افرادی که وعده دادهاید پاسخگو باشید.
شما در تبلیغات و کازار انتخاباتی، در حوزه انتخابیه خود وعدههایی دادهاید، باید شفافیتی باشد که بعد از اینکه شما رأی آوردی چه کردی؟ آیا به وعدههای خود عمل کردی؟ وعدههایی دادی و گفتی که چه وعدهها در سطح منطقه و استان است و چه در تراز ملی است؛ این وعدهها را چقدر انجام دادید؟ اگر انجام ندادید به چه دلایلی انجام ندادید؟ باید شفافیت داشته باشید؛ میگویید که این محدودیتها و موانع و این کارنامه من است.
این را میپذیریم اما به این بسنده نمیکنیم؛ تنها هدف شفافیت و به تبع آن پاسخگویی، این نیست؛ این خیلی هدف مهمی است؛ نباید از این عدول کنیم؛ در این مورد بحث مفصلی دارم که در ساز و کار آن میگویم، منتها هدف و غرض اصلی ما چیست؟ ما یک ساز و کار درونی و تربیتی داریم که نباید از آن غفلت کنیم.
ما یک حکومت مدرن سکولار نیستیم، بلکه یک حکومت دینی هستیم؛ نخست باید در مقابل پروردگار خود پاسخگو باشیم و خدا را شاهد و ناظر ببینیم؛ آن وقت مصداق این آیه از قرآن قرار نمیگیریم که «يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ ما لا تَفْعَلُونَ» یعنی حرفها، وعدهها، سخنرانی و شعارهایی داشته باشیم که در عمل دقیق مخالف آنها را عمل کنیم. ما «کرام الکاتبون» را میبینیم؛ «مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ؛ حتی یک واژه و لفظ از دهان شما در نمیآید مگر اینکه نوشته میشود»؛ یعنی حتی از زبان و بیان تا حوزه کردار شما، همه چیز ثبت و ضبط میشود.
نه فقط ملائکه بلکه «وَ اللَّهُ مِنْ وَرائِهِمْ مُحِيطٌ»؛ ما که حیات و مناسبات سیاسی را سکولار نمیبینیم باید به این خیلی دقت کنیم؛ همه چیز در مقابل خدا شفاف است؛ چون غرب خدا را نمیدید برای کنترل جنگلی که پیش رو داشت گفت که بهترین کار شیشهای و شفاف کردن و در معرض رسانهها و افکار عمومی قرار دادن آن است تا افراد از اینها خجالت بکشند و حیا کنند.
شما تربیت دینی را نباید به حاشیه برانید؛ اصل این است که انسان خدا را در نظر بگیرد؛ به تعبیر امام خمینی (ره) «عالم محضر خداست»، انسان باید در رأیی که میدهد خدا را ببیند؛ آن وقت «لَقَدِ اشْتَرَیْتَ مَرْضاهَ الَْمخْلُوقِ بِسَخَطِ الْخالِقِ» نمیشود؛ جایی ممکن است که همه مخلوقات و افکار عمومی در مقابل من قد علم کنند، آنجا تکلیف شرعی من چیست؟ آن را میبینم.
گفتمان مدرن میگوید بهترین کار همین است، تو به راضی شدن افکار عمومی برس؛ آنجا شما ملتزم به رضایت افکار عمومی و رسیدن به منافعی که مردم فکر میکنند هستید اما اینجا ملتزم نیستید.
پایه حکومت ما دینی است و قانون اساسی را با توجه به مبانی دینی نوشتهایم؛ مجلس، دولت، قوه قضائیه و وظایف و شئون رهبری در این فضا تعریف شده است؛ اول از همه باید خدا را ببینیم؛ این نکته خیلی مهمی است.
در شفافیت و پاسخگویی هم باید همین را لحاظ کنیم؛ به سطح مردم بسنده نمیکنیم و در تعارض پاسخگویی و شفافیت در قبال مردم و در قبال امر، فرمان و حدود الهی، معلوم است که تکلیف ما چیست؛
در قرآن آمده است که «وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِي جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ» خدا به پیامبر خود میگوید من به تو وحی دادم، اگر وحی را کنار بگذاری، حق را کنار بگذاری و به سمت تبعیت از هوای نفسی بروی (که خیلی وقتها ممکن است اکثریت چنین راهی را برگزینند) دیگر از سوی خدا یار و یاوری نخواهی داشت؛ ازاینرو باید این مسأله را جدی بگیریم.
جایگاه مردم را بنده هم قبول دارم، وعده دادن و شعار دادن را باید پیگیری کنیم، تا وعده بدون عملکرد و پاسخگویی نباشد. غرب ساز و کار این را خوب کار کرده است؛ هیچ مشکلی ندارد که ما این ساز و کار را بیاوریم، منتها ساز و کار شفافیت را باید با تعریف حدود بیاوریم و دچار افراط و تفریط نشویم؛ این مسأله مهمی است.
در قرآن آمده است که «لَا تَسْأَلُوا عَنْ أَشْيَاءَ إِنْ تُبْدَ لَكُمْ» خیلی وقتها ممکن است دادن اطلاعات موجب فساد و بحران شود، هیچ عاقلی این را نمیپذیرد، بویژه در هنگام جنگ؛ در حکومت امیرالمؤمنان حضرت علی (ع) هم این مسأله بوده است. وقتی شما در جنگ نظامی هستی، بگویی که من شفاف هستم و باید شفاف عمل کنم، اینکه اسرار تو را لو میدهد.
اگر ما در مقطعی در یک جنگ تمام عیار هستیم، جاهایی باید طبقهبندی اطلاعات داشته باشیم؛ اینکه بگویید من شفاف هستم و از این جهت به دست خودت اطلاعات را افشا کنی خود را در موضع آسیب و ضعف قرار میدهی. بنابراین مهم است که حد و حدود را تعریف کنیم که در چه حوزههایی و به چه اندازه باید شفافیت داشته باشیم.
برای مثال اصل 142 قانون اساسی را بد و ضعیف عمل کردیم؛ به هیچ وجه اموال مسؤولان و زندگی شخصی مسؤولان حوزهای نیست که بخواهید بگویید اگر شفاف باشم فساد ایجاد میشود؛ اگر این اتفاق نیفتد زد و بند و رانت ایجاد میشود؛ مگر قانون اساسی نگفته است که اموال مسؤولان و نزدیکانشان قبل از دوره مسؤولیت و پس از دورهای که مسؤولیت را تحویل میدهند ثبت و ضبط شود؟ چه مشکلی بوده است که ما این اصل را رعایت نکردهایم؟
شفافیت در این فضا سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی ایجاد میکند؛ جلوی فضاسازی رسانههای معاند، شایعات و این طور مسائل را میگیرد؛ آن را که حساب پاک است از محاسبه چه باک است؟ این اموال من و این هم اموال فرزندان و اقربای من است، این هم بعد از مسؤولیتم هست و اینها را اعلام کنیم.
در جاهایی در حدود شفافیت اشتباه عمل کردهایم، مصلحتسنجیهای بیجا کردهایم؛ بیخود چیزهایی را در حوزههای امنیتی و طبقهبندی شده قرار دادهایم که غلط بوده است. اگر شما هم این کار را نکنید رسانهها و جریانهای مختلفی یک کلاغ چهل کلاغ میکنند، پس بهتر است که من خودم اینها را اعلام کنم.
دوم نسبت به آراء نمایندهها است؛ بحث من درباره نمایندگی است؛ آراء نماینده باید مشخص باشد، رأی من به کدام طرح و لایحه مثبت بود، در حوزهای که رئیس جمهور آمد و هیأت وزیران را اعلام کرد، من به کدام وزیر رأی دادم، وقتی استیضاح شد من موافق با استیضاح و رأی دادن بودم یا مخالف؛ اینها مهم است.
من امروز به عنوان شهروند قم میخواهم به نامزدهای نمایندگی مجلس شورای اسلامی رأی بدهم، یک صفحه عملکرد متقن و مستند و موثق از عملکرد نماینده پیشین ندارم؟ نمیتوانم این وعده را که امروز جلوی من میدهد با رأیی که به واقع میدهد تطبیق دهم و بگویم آقایی که اینطور میگویی، در فلان طرح و لایحه چرا اینطور رأی دادی؟ اینها را باید تعریف کنیم.
سیستم و ساز و کاری که مبتنی بر این فناوریهای اطلاعاتی باشد باید طراحی شود؛ شما باید هر روز بتوانی ببینی، هر هفته، هر ماه، هر فصل، سالانه یا کل دوره نمایندگی او باشد که این نماینده چکار کرد؛ اگر این اتفاق بیفتد نماینده دنبال زد و بند و ساخت و پاخت نمیرود؛ الان با رندی شعارش را میدهد و در پشت صحنه رأی خود را به فلان جریان قدرت میفروشد.
در خطبه 216 نهج البلاغه داریم «لَا تُخَالِطُونِي بِالْمُصَانَعَةِ؛ با من با ساخت و پاخت و زد و بند تعامل نکنید» این برای نمایندههای ما یک الگو است؛ وقتی در یک مجلس میروند، به واقع گروههای مختلف، جریانهای مختلف اقتصادی، سیاسی که به دنبال منافع خود هستند به او هجوم میآورند.
من ساز و کار تربیت دینی دارم، بعلاوه مکانیزم بیرونی را هم باید داشته باشم؛ عیون مکانیزم بیرونی مولا بودند؛ اخبرنی عینی، از وجود ناظرانی که را برای کارگزاران خود تعیین کرده بودند حکایت دارد؛ حضرت علی (ع) در یازده فراز به این عیون اشاره میکنند که «عین من، چشم من، به من این خبر را داده است».
به وسیله فناوری اطلاعات به راحتی میتوانید در وبگاه مجلس شورای اسلامی پروفایل هر نماینده را بیاورید؛ این نماینده چند جلسه مجلس حاضر بود، چه زمانی آمد و چه زمانی رفت، و چه رأیهایی داد؛ همه اینها از متغیرهای رفتاری او باشد تا آن متغیرهایی که مبتنی بر رفتار حرفهای نمایندگی او است؛ به چه کسی رأی داد، چه نطقی کرد.
یک نماینده به مجلس شورای اسلامی میرود و از اول تا انتهای نمایندگیاش لام تا کام حرف نمیزند؛ یک نماینده فعال و منتقد است؛ این تراز خیلی فرق میکند؛ این آدم فقط در ایام انتخابات فعال است؛ بعد که رفت دیگر در ساز و کاری میرود که رأی خود را به فلان وزارتخانه بفروشد که بعد از دوره نمایندگی، خود یا نزدیکانش به آن وزارتخانه کلیدی بروند.
در حدود و ثغور بعضی حوزهها باید به سرعت شفافسازی شود، تا الان هم بسیار لطمه دیدهایم، اعتماد عمومی مردم، سرمایه اجتماعی ما خیلی لطمه دیده است؛ باید با سرعت به سمت اینها برویم؛ حوزههایی را هم باید دقت کرد.
در اطلاعات محرمانه و طبقهبندی شده خیلی باید دقت کنید که دچار آسیب نشود؛ سنجهها و ساز و کار را هم اشاره کردم که میتواند درونی و تربیت، دینی اخلاقی باشد و ساز و کار بیرونی که نهاد تعریف میشود؛ هم ساختار و هم مبتنی بر این فناوری اطلاعات از آن استفاده میکنیم.
دکتر استادیان دبیر علمی مناظره:
حجتالاسلام والمسلمین دکتر سید حسین هاشمیان به گفتمان حکمرانی خوب اشاره کرد و اینکه انواع و اشکال حکومتهای غربی در طول دویست و چند سال گذشته تجربههای متفاوتی را داشته است.
به گفتمانهای مختلف لیبرالی و کمونیستی اشاره و بر تفاوتهای توجه آنها به عدالت و آزادی تأکید کرد؛ بعد شاخصههای حکمرانی خوب را گفت؛ به شاخصههایی اشاره کرد که در هر کدام از این بخشها تولیدات علمی خوب و پایاننامههای مفصلی نوشته شده است.
در ادامه به بحث مهمی اشاره کرد که بعضی از مفاهیم میتواند معنای متفاوتی را در چارچوب و کانتکس ذهنی ما داشته باشد؛ با توجه به اینکه ما در یک حاکمیت اسلامی قرار داریم و به بحث تفاوت توسعه و پیشرفت و تعالی اشاره کرد که توسعه در مباحث غربی و پیشرفت و تعالی در حکومت دینی وجود دارد.
وی بحث شفافیت را تعریف کرد و گفت در گفتمان مدرن مفهوم شیشهای شدن را استفاده میکنند و در این بحث هم به شاخصهها و نمونههایی اشاره داشت؛ در ادامه به اهمیت دو چندان حاکمیت در بحث دینی اشاره کرد و شفافیت و پاسخگویی یک ساز و کار درونی هم در نظام اسلامی دارد که آن ساز و کار تربیتی است و فرد باید در مقابل پروردگار خود پاسخگو باشد.
در بحث ساز و کار شفافیت پیشنهادش این است که با تعریفی که الان شده است و ساز و کاری که هست، مشکلی نداریم منتها در بومی کردن اینها نباید دچار افراط و تفریط شویم و اعلام کردن بعضی از اطلاعات به بهانه شفافیت میتواند موجب فساد شود.
اقداماتی که در حوزه اصل 142 قانون اساسی یعنی در حوزه شفافیت اموال مسؤولان انجام میشود را میپسندد و به ساز و کارهای درونی مانند بحث عیون برای نظارت در حکومت حضرت علی (ع) که در نظام اسلامی سابقه داشته است اشاره کرد. در پایان هم به دغدغههای خود که در بحث شفافیت رأی نمایندگان و آفتهای تا به حال نداشتن شفافیت نگاهی انداخت.
وی به صورت خاص به پدیده رأی فروشی اشاره ویژه داشت و گفت با بحث سنجهها و ساز و کارهای جدید از جمله استخدام مباحث فناوری، میتوانیم فعالیتهای یک نماینده را به روز کنترل کنیم و باید تسریع شود تا اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی ما ترمیم شود./836/